الف- واژگان اصلی
1-شهادت:
در قوانین ما شهادت تعریف نشده است و برای یافتن مفهوم مناسب از گواهی دادن ناچار باید از اندیشههای عالمان یاری خواست ، ولی پیش از استقراء و داوری در این باب ، لازم است به چند داده مهم درباره ماهیت شهادت توجه کرد :
1.چنان که از مفهوم عرفی شهادت نیز استنباط میشود ، گواهی دادن نقل حادثه ای است که رخ داده و شاهد آن را دیده یا شنیده یا لمس کرده و چشیده یا بوییده است : مانند دیدن ایراد ضرب و شنیدن ناسزا و اقرار و لمس آلت قتل و چشیدن مشروبی که زیان دیده با خوردن آن مسموم شده یا بوییدن عطر . استفاده از دو حس بینایی و شنوایی شایع تر از سایر حواس است و به همین جهت بیشتر تعریفها به اعلام دیدهها و شنیدههای شاهد تکیه میکند در تمام این مثالها ، گواه به احداث امری نو نمیپردازد و تنها به نقل و تصدیق رخ دادههای پیشین اقدام میکند . به بیان دیگر ، شهادت از مقوله اخبار است نه اشیاء و به همین جهت نباید آن را در زمره اعمال حقوقی آرود .
2.اخباری که در کلام شاهد میآید ، به زیان خود او نیست و دلالت بر وجود حق یا تعهدی بر ذمه او نمیکند . اقرار هم اخبار به حق است و از این رو به شهادت میماند ؛ ولی ویژگی این اخبار در مفاد آن نهفته که به زیان اعلام کننده و سود دیگری است . قانون مدنی نیز اقرار را اخبار به حقی توصیف میکند که برای غیر و به ضرر خود باشد در شهادت ، گواه حادثه ، طرف دعوا نیست؛ بی طرفی است که از معلومات او برای اثبات حق استفاده میشود و احتمال دارد به سود یکی از دو طرف دعوا و به زبان دیگری باشد .
3.شهادت نیز همانند اقرار باید اعلام شود مادامی که شخص سخنی نگفته باشد ، نمیتوان تصدیقی را به او نسبت داد و از سکوت نمیتوان نظر شاهد را استنباط کرد (لاینسب لساکت قول ) این گفته بدان معنی
نیست که شهادت بایستی به لفظ باشد . ممکن است گواه در برابر پرسش دادگاه با حرکت سر یا دست موضوعی را تصدیق یا انکار کند یا مفاد شهادت خود را بنویسد و این اقدام از اعتبار شهادت نمیکاهد ، هر چند که این گونه پاسخ دادن شایع و متعارف نیست و تنها در موردی از اشاره استفاده میشود که شاهد توان گفتن نداشتن باشد . منتها ، باید پذیرفت که در شهادت با اشاره ، تفسیر حرکت شاهد به عهده دادرس است .
اعلام اراده در صورتی اثر دارد که به قصد اخبار باشد . اگر ثابت شود که مقصود شاهد با ظاهر عرفی حرکت او متفاوت است و او قصد تصدیق و انکار هیچ واقعه ای را نداشته یا مقصود او به آنچه دادگاه استنیاط کرده است تفاوت دارد ، شهادت تابع مقصود واقعی است ، به ویژه در صورتی که در دادرسی هدف کشف واقع باشد نه فصل خصومت . قانون مدنی نیز در ماده 1319 به شهادت خلاف واقع ترتیب اثر نمیدهد .
4.موضوع اخبار وقایع مادی و خارجی است نه استنباط از قوانین یا آثاری که قانون بر آن وقایع بار میکند به عنوان مثال ، تصدیق به حضور در دفتر اسناد رسمی و تسلیم مبیع و ثمن و امضای دفتر از اموری است که به شهادت اثبات میشود ولی اظهار عقیده نسبت به لزوم بیع و آثار آن در قلمرو شهادت به معنای خاص آن نیست .
درست است که در دعاوی بین المللی گاه دادگاه از راه شهادت و اظهار عقیدههای اهل نظر به راه حل معتبر در حقوق خارجی دست مییابد ، ولی ، در واقع دادگاه به آنچه احراز آن در صلاحیت خود او است میپردازد و در راستای آن به گفته معتمدان تکیه میکند و نباید آن را با شهادت ، به معنی دلیل اثبات موضوع اشتباه کرد . [1]
يكي از سؤالاتي كه دربارۀ شهادت به ذهن خطور ميكند اين است كه آيا شهادت حق است يا تكليف و ثمرۀ آن در اين است كه در صورت حق بودن شهادت، شاهد ميتواند از اداي شهادت خودداري كند و در مقابل، دادگاه نميتواند او را الزام به اداي شهادت نمايد؛ زيرا افراد در اعمال حق خود مخيّر هستند اما اگر تكليف باشد شاهد تابع نظر دادگاه خواهد بود و هرگاه دادگاه بخواهد ميتواند براي اداي شهادت، جلب و احضار نمايد و شاهد هم مكلف به اداي شهادت خواهد بود.
فقهاي شيعه شهادت را تكليف میدانند و اداي شهادت را واجب و اجماع علما بر اين است كه اداي شهادت واجب كفايي است و برخی هم آن را واجب عيني ميدانند [ مباني تكملة المنهاج، آيت الله خوئي، ج 1، ص 139] .فقهاء دلايلي را از كتاب و روايات براي تكليف بودن شهادت ميآورند. در قرآن آيات زيادي بر وجوب شهادت دلالت دارد: «وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ...» بقره آيه 283- و آيات ديگري مانند طلاق آيه 2- نساء آيۀ 135- بقره آيۀ 282
روايات زيادي هم بر وجوب شهادت دلالت دارند، پيامبر (ص) فرمود: كسي كه شهادت را كتمان كند و يا طوري شهادت دهد تا بوسيله آن خون مسلماني ريخته شود و يا مال مسلماني را به دست آورد در قيامت با روي سياهي محشور خواهد شد و بر صورتش زخمي نمايان خواهد بود كه خلايق او را با اسم و نَصَب خواهند شناخت. 1
از نظر قانون، در قوانين جمهوري اسلامي ايران هرگاه صحبت از شهادت و بيّنه است بر احضار يا جلب شاهد نيز تأكيد شده است به عنوان نمونه: مواد 224 و 225 قانون آیین دادرسی کیفری، شاهد از نظر قانوني مكلف است در دادگاه حضور يابد ولي طبق اصل 38 قانون اساسي كشور، اجبار به شهادت مجاز نيست. 2
شهادت براي صيانت و حفاظت از حقوق به معني الاعم چه حق الناس و حق الله باشد تشريع شده و از دو جزء تشكيل ميشود و دو مرحله دارد: 1. تحمل شهادت 2. اداء شهادت.
تحمل شهادت: معني التزام است كه شاهد ملتزم ميشود آنچه را ديده و شنيده بیان نماید.
ضابطه و قاعده در شهادت وجود علم است كه از طريق ديدن و شنيدن يا هردوي آنها به دست ميآيد به استثناي مواردي كه شهادت به استفاضه كافي است: بعضي از امور بوسيله شنيدن و شياع بين مردم كه در فقه به آن استفاضه گويند ثابت ميشود. 1
مستند علم در شهادت: در شهادت علم بايد مستند به حسّ باشد ولي عدهاي استناد به حس را در علم شرط نميدانند و تأكيد نمودهاند اگر از راههایی چون تواتر، خبر همراه با قراين دالّ بر صحت و شهرت، علم بدست آيد كافي است. امام خميني (ره) در این باره میفرمایند، ضابطه اين است كه بايد شهادت با يقين و علم قطعي همراه با حد بنابراين در مواردي كه ديدن در دیدنیها و شنيدن در شنیدنیها و... ممكن است از طريق ديگري غير از حواس پنجگانه مانند تواتر و شهرت هم علم بدست آيد بلي اگر از طريق غير عادّي مثل رمل و جفر باشد اشكال دارد. 2
کلمه شهادت در لغت از فعل ثلاثی مجرت شهد ، یشهد ، شهودا و شهاده گرفته شده است . گفته شده این کلمه اگر بدون حرف اضافه استعمال شود به معنای ادراک و حضور است و با حرف اضافه «علی» به معنای اخبار قاطع بوده و استعمال آن با حرف «باء»مانند ( شهد عندالحاکم لفلان علی فلان بکذ3ا»به معنای ادای شهادت و یا قسم است معنای اخیر مترادف جمله «حلف بکذا»(قسم خوردن به کذا4 ) است علامه راغب اصفهانی5 کلمات «شهود» و« شهادت » را به معنای حضور به همراه مشاهده توام با بصر (چشم ) و یا بصیرت و گاهی به معنای حضور تنها معنی نموده و در ادامه مطلب خود اضافه مینماید : شهادت گفته ای است که از روی علم صادر شده و به مشاهده توسط بصر یا بصیرت حاصل شده باشد ، از لفظ شهادت تعبیر به شهادت از حکم نیز شده است مانند » شَهِدَ شاهِدٌ مِن اهلها »(گواهی داد گواهی ، از اهل و خاندان آن زن 6) در کتاب فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی آمده است : ابلجمله چنان که در کتاب المهذب ولاختیار لتعلیل المختار مینویسد شهادت در اصل به معنای « حضور » است و در شرع خبر دادن از چیزی ( واقعه ای ) است که هنگام وقوع و حدوق آن حاضر بوده و آن را مشاهده نموده است7 . باید گفت «شهادت» هم دارای معنی اسمی است و هم دارای معنی مصدری ، معنی اسمی آن مانند استعمال این کلمه در آیه شریفه « عالِمُ الغَیبِ وَ الشَهادهِ1»(دانای نهان و آشکار) میباشد در آیه مزبور کلمه شهادت در مقابل کلمه غیب آمده است . علاوه بر آن این کلمه در معنی خبر قاطع نیز استعمال میشود و معنی مصدری آن « حضور داشتن » ، «درک نمودن » و « اطلاع داشتن » و همچنین « اخبار قاطع دادن » است .
در قرآن کریم نیز آیاتی که موید استعمال کلمه شهادت در معنای حضور و اخبار قاطع باشد وجود دارد . آیه شریفه « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَهرَ فَلیَصُمهُ »2(پس هر کس از شما حضور در ماه داشته باشد و آن را درک نماید باید آن را روزه بگیرد ) از جمله آیاتی است که در آن به معنای « حضور » این کمله توجه شده است . در آیات « وَاللهُ یَشهَدُ اِنَّ المُنافِقینَ لَکاذِبون »3( و خداوند گواهی میدهد که منافقین دروغگویانند ) و «لاتقبلوا لهم شهاده ابدا» کلمه شهادت و همین طور فعل آن در معنای « اخبار قاطع » استعمال شده است برای این کلمه و مشتقات آن معانی و استعمالات مختلف دیگری نیز ذکر شده است ، اما آنچه در این نوشته بیش تر مورد نظر قرار گرفته است دو معنای اخیر کلمه مزبور است که در هر دو معنا اسم فاعل آن کلمه « شاهد » است .
معادل فارسی « شهادت » را کلمه « گواهی » دانستهاند4 و فاعل آن که کلمه « شاهد» است معادل « گواه 5» ذکر شده است گفته شده « گواهی گاهی به معنای تصدیق است که در این صورت با مفهوم شهادت فرق دارد . 6
فقها و حقوقدانان برای شهادت تعاریف متعددی بیان کردهاند . در کتاب جواهر الکلام آمده است « شهادت لغتا به معنای حضور است و یا علمی که از آن تعبیر به اخبار از روی یقین شده و شرعا اخبار قطعی از حقی است که برای دیگری لازم و ثابت و محقق شده و این اخبار از ناحیه غیر حاکم است ... و مرجع در آن ( در شناخت و فرق گذاری ما بین شهادت و دیگر اخبار ) عرفی است که صلاحیت دارد ما بین شهادت و اخبار فرق بگذارد1 » صاحب جواهر (ره) پس از ذکر نظرات عده ای دیگر در انتهای مطلب میفرمایند : « تمامی آنچه که شهادت ، شمرده میشود در آن تعدد ( افراد ) و احکام ثابت دیگر آن اعتبار شده در غیر این صورت شهادت نمیباشد و ظاهر این است که عرف به همین معنی ملتزم شده و قیود حاکم و غیر آن را دخالت نمیدهد »
در کتاب جامع المدارک پس از ذکر تعریفی که در کتاب جواهر الکلام آمده است آورده شده : «ممکن است گفته شود شهادت به معنای لغوی و عرفی خود باقی است ، پس گاهی (در شهادت ) نظر به اخبار است مانند شهادتی که راجع است به موضوعات خارجیه همچون شهادت به نفع مدعی در مرافعات و گاهی نظر به حضور است مانند شهادت در طلاق ، نهایتا اعتبار تعدد از طرف شرع در موضوعات غالبا وجود دارد بناراین تقیید در تعریف مذکور به این که حقی است که برای غیر ، لازم و ثابت است موجب خروج شهادت در رویت هلال بلکه شهادت در آنچه که موجب حد میشود خواهد شد » 2
در توضیح شهادت آوردهاند که : « ... در فقه غالبا شرط میکنند که مشهود به باید از دیدنیها ( مبصرات ) و یا شنیدنیها ( مسموعات ) باشد مانند عقد و ایقاع که شنیدنی است و قتل و دزدی که دیدنی است .. کسی که به ترتیب فوق اخبار از وقوع امری در گذشته یا حال ( از مسموعات یا مبصرات ) مینماید او را شاهد نامند و امری که از وقوع آن خبر میدهد مشهود به نامیده میشود و کسی که شهادت به نفع اوست مشهودله خوانده میشود و کسی که شهادت به زیان اوست مشهود علیه نام دارد »به نظر میرسد تعریف شهادت بر اساس لغت و نظر عرفی خالی از اشکال است . توضیح و تعریف مفردات راغب جامعترین تعاریف است ، البته با توجه به این مطالب که ملاک در شهادت افراد حضور به توسط حس است اعم از اینکه شهادت به توسط سمع ( شنیدن ) باشد ( مانند شهادت در احکام و اقاریر و عقود و ایقاعات ) و یا به
توسط بصر ( دیدن ) که در موضوعات است ، خواه موضوع مورد بحث فعلی از افعال باشد ( مانند قتل ، دزدی ، ... ) یا موضوعی از موضوعات خارجی ( مانند رویت هلال ، طهارت ، نجاست ، کریت و ... ) کیفیت استعمال این لغت نیز خود بیانگر این مطلب است که معنای مورد نظر « حضور » است ( مانند شهادت در طلاق و درک ماه مبارک رمضان « فمن شهد منکم الشهر فلیصمه » یا اخبار قطعی از واقعه ای خارجی این که گفته شده روایت یا شهادت متفاوت است خالی از اشکال به نظر نمیرسد ، زیرا در شهادت ملاک حس نمودن مورد شهادت است که یک نوع آن به توسط سمع ( شنیدن ) است و اگر بخواهیم شهادت در حکم را از مقوله شهادت خارج کنیم باید از شهادت در اقرار ، عقود و ایقاعات نیز رفع ید نماییم ، زیرا ملاک در همه اینها یک امر است و آن درک حسی توسط سمع ( شنیدن ) است. شهادت بالسمع در محدوده شهادت است و شهادت در اقرار و عقد و ایقاع نیز جزو این مقوله بوده همانگونه که شهادت در حکم نیز چنین میباشد . البته ممکن است در برخی موارد ( مانند شهادت به فعل یا تقریر معصوم ) درک حسی با چشم باشد ، ولی برای حاضر در صحنه و پس از نفر اول شهادت بالسمع خواهد بود . برخی از مولفین به نقل از تدریب الراوی سیوطی در حدود ده فرق ما بین شهادت و روایت ذکر کردهاند بعضی از این فرق ها با توضیقی که فوقا ذکر شد صحیح نمیباشد و آنچه صحیح است ضرری به وحدت ملاک آن دو وارد نخواهد کرد همچنان که ناقل مذکور نیز در قسمتی از مطالب خود گفته است :« روایت از معصوم در واقع شهادت به صدور حکمی از شرع است »1
شهادت به موجب ماده 1258 قانون مدنی یکی از ادلهی اثبات دعواست و مواد 1306 تا 1320 آن مصوب 1314 ، به شهادت اختصاص داشت . با توجه به مصوبات مجلس و نظریهی شورای نگهبان که در سال 1361 تا سال 1370 منتشر گردید ، مواد 1306 تا 1311 منسوخ یا ابطال شد و ماده 1313 آن دوباره اصلاح و .. شد شرایط شاهد در ماده 155 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378 نیز پیش بینی شد نتیجه اینکه در حال حاضر شرایط شاهد هم در مواد 1313 و 1314 ق . م. و هم در ماده 155 ق.ج.آ.د.ک. آمده که انطباق کامل ندارند اما میتوانند جمع شوند . با این همه ، به موجب ماده 233 قانون جدید آیین دادرسی مدنی « صلاحیت گواه و موارد جرح وی برابر شرایط مندرج در ... کتاب دوم ، در امور کیفری ، این قانون میباشد »مقررات مزبور بررسی میشوند . اما مناسب است گفته شود که دلیل مورد بررسی ، نه تنها در قانون مدنی بلکه در ق.ج.آ. د.ک . نیز شهادت خوانده شده است.
گواهی ( شهادت ) به مفهوم اعم ، اخبار ( خبر دادن ) فرد نزد مرجع قضاوتی از دیدهها یا شنیدهها یا سایر آگاهیهایی است که به صورت اتفاقی یا به درخواست یکی از اصحاب دعوا از موضوعی پیدا کرده است . بنابراین گواهی با اقرار این تفاوت اساسی را دارد که اقرار به زیان خود و به سوی دیگری است و با ادعا که اخبار به سود خود و به زیان دیگری است نیز تفاوت دارد گواهی با کارشناسی نیز این تفاوت را دارد که کارشناس محسوسات خود را با دخالت دادن تخصص خود و نتیجه گیری از آنها ارائه مینماید ، در حالی
که گواه از دیدهها، شنیدهها یا سایر آگاهیهای خود بدون دخالت دادن تخصص احتمالی خود ، اخبار مینماید بی آنکه خود از آن نتیجه گیری نماید .1
شهادت یکی از ادله اثبات دعوی در حقوق اسلامی است . قرآن به عنوان معتبرترین کتاب آسمانی و یگانه سند مکتوب راهنمای زندگی بشر که به دور از تحریف و جعل حقایق ، در دسترس ما قرار دارد در موارد متعددی به شهادت و لزوم ادا و اقامه آن در دعاوی اشاره نموده است . 2
روایات زیادی نیز درباره شهادت نقل شده است . 3
درباره معنای شهادت ، معانی ذیل نقل گردیده است :
در مختار الصحاح آمده است» اشهده علی کذا فشده علیه » او را بر مطلب خاصی شاهد گرفت ، پس او بر آن مطالب شهادت داد و « استشهده » از کسی درخواست شهادت کردن و «شهده » حاضر بودن شخصی در حادثه ای و « شهدله بکذا» درباره مطلبی ادای شهادت کرد .
در لسان العرب آمده است « اشهدته علی کذا فشهد علیه » او را شاهد گرفتم ، آنگاه او شاهد آن مطالب واقع گردید .
2-شاهد
شهادت در قرآن نیز به معنی حضور و معاینه آمده است ، شاهد به معنی حاضر و ناظر و بیننده میباشد و شهود و اشهاد جمع شاهد است شهید نیز مترادف با شاهد آمده است چنان که در سوره بقره آیه 282 آمده است « و اشهدو اذا تبایعتم و لایضار کاتب و لا شهیدا » مائده /17 « وانت علی کل شیء شهید » حج /17 « ان الله علی کل شیء شهید » مجادله /6 « احصاه الله و نسوه و الله علی کل شیء شهید »
در قرآن لفظ شهید به معنی کشته شده در راه خداوند نیامده است و علت استخدام و تسمیه آن شاید به واسطه این است که شهید راه حق روز قیامت شاهد و گواه بر اعمال مردم است یا به این علت است که خداوند و ملائکه شاهد رفتن او به بهشت هستند .
در هر حال معنی عرفی شهادت از مفهوم خاص آن که در مقام اثبات ا زدعوی یا دفاع از آن گسترده تر است . در عرف ، اخبار از حضور در هر واقعه و بیان آنچه دیده یا شنیده است را شهادت گویند .
حال آنکه در اصطلاح حقوقی آن شهادت عبارت از اخبار از واقعه ای یا عمل حقوقی به سود یکی از دو طرف و زیان دیگری از سوی شخصی ثالثی است .
برای تحقق شهادت وجود سه مرحله ضروری است :
1-تحقق عمل یا واقعه حقوقی یا حادثه ای در حضور شخص یا اشخاصی به نحوی که آن را با یکی از حواس خود احساس نموده باشند .
2-بیان ارادی آن واقعه یا عمل حقوقی در حضور آنان واقع شده به طور شفاهی یا کتبی در دادگاه
3-تشخیص چگونگی و صدق و کذب اخبار اعلامی و احراز اعتبار یا بی اعتباری آن توسط دادرس .
واژهی بینه که مونث بین و در لغت به معنای فیصله دهنده ، روشن و آشکار است ، در اصطلاح فقهی ، حجت و دلیل است ، زیرا حجت و دلیل آشکار کننده و فیصله دهندهی حق است 1. بینه در فقه و حقوق به دو معنا به کار رفته است یکی در معنای لغوی و اعم آن یعنی « هر چه که وسیلهی توجیه ادعایی قرار گیرد » (مانند و اتینا عیسی ابن مریم البینات ؛ سورهی 2 ، آیهی 87 ) (البینه علی من ادعی و الیمین علی من انکر )2 و دیگری در معنای اخص آن که در فقه و حقوق متداول است و همان « شهادت» ... است .
بینه
1-مفهوم بینه
بینه دارای دو معنی است :
الف) معنی عام و آن عبارت است از هر دلیلی که برای اثبات دعوی و یا دفاع از آن مورد استناد قرار میگیرد مانند سند ، سوگند ، اقرار ، شهادت ، قرائن و ... هر گاه گفته میشود «البینه علی من ادعی و الیمین علی من انکر » مقصود مفهوم عام «بینه » است .
ب) معنی خاص : و آن عبارت است شهادت و گواهی گواهان و مطلعین بدون در نظر داشتن سایر ادله است . لفظ بینه منصرف به شهادت است . 1
بین به معنی واضح و آشکار و روشن است2 هم چنین بینه به معنی دلیل و حجت ظاهر و آشکار اعم از عقلی ، نقلی و حسی است واژه بینه ، در قرآن به معنی حجت و دلیل روشن و آشکار به کار رفته است .
در استخدام کلمه «بینه » برخی آن را مترادف شهادت گرفتهاند3 و گروهی دیگری آن را مترادف دلیل واضح و روشن میدانند با استفاده از روایت معروف « انما اقضی بینکم بالبینات و الایمان » اظهار میدارند منظور این است که پیامبر (ص) و ائمه (ع) در منازعات و مرافعات به علم وجدانی خود از وحی یا الهام سرچشمه گرفته باشد قضاوت نمیکنند ، بلکه به دلیل ، حجت و سگوند استناد میکنند خواه آن که مطابق با واقع یا مخالف آن باشد در نتیجه این معنا که بینه را به معنای شهادت دو نفر عادل فاقد اصل و منشاء دانسته و روایت را به همان معنای لغوی آن استعمال مینمایند . 4
شهادت یا بینه به معنی خاص ، مشتق از شهد ، شاهد ، مشاهده و معاینه کردن است و عبارت از خبر دادن به امری نزد قاضی به نفع یکی از متداعیین و به ضرر دیگری است .
شهادت ، اخبار به وجود حقی برای غیر به طور قطع و جزم است .
مواد 1309 تا 1320 ق. م بدون این که تعریفی از شهادت بنماید به طور فشرده برخی از احکام و آثار آن را ذکر کرده است ماده 1258 ق. م شهادت را یکی از ادله اثبات دعوی نامیده است فقها نیز شاید به واسطه وضوح و روشنی تعریفی از شهادت ارائه ننمودهاند شهادت به نوعی با حواس پنجگانه مرتبط است ، گاه بیان آن چیزی میباشد که شخص دیده یا شنیده است مانند دیدن تصادف و برخورد دو سیله نقلیه یا شنیدن ایجاب و قبول بین فروشنده و خریدار و ...
اصطلاح بینّه دارای دو جنبه و معنی است:
1ـ عام
2ـ خاص.
بینّه به مفهوم «عام» به معنی هر چیزی است که مجهولی را ثابت نماید و آن را روشن و عیان سازد و بر این اساس بینّه شامل هر نوع دلیلی که برای قاضی علم و قطع را فراهم آورد میگردد. (عبارت معروف البیّنه علی المدعی...) ناظر بر همین معنی است. مانند سند و اماره قضایی و به تعبیر دیگر بینّه به مفهوم عام عبارت است از هر چه که روشنگر واقعیت باشد به عنوان مثال آثار ضربات چاقو و جراحات وارده بر بدن که منتهی به فوت شده است نوعی بینّه است و چنانچه متهم در بازجوییهای پرونده اقرار کند که با مقتول گلاویز شده است تلفیق این اقرار و گواهی پزشک قانونی مشعر بر کیفیت ضربات وارد شده و موجبات فراهم آمدن یک بینّه قوی و مستحکم را برای قاضی به وجود میآورد که میتواند براساس آن حکم به قصاص متهم پرونده بدهد.
بینّه مفهوم «خاص» آن همان شهادت شهود با نصاب معینه شرعی در محضر دادگاه است. در فقه اسلامی شهادت شهود دارای اهمیت خاصی است و تمامی دعاوی با شهادت قابل اثبات است و در این خصوص هیچ محدودیتی وجود ندارد.
توضیح آنکه چنانچه شهود با شروط معین شرعی مانند تعداد شهود، عدالت شهود و غیره مبادرت به ادای شهادت نمایند قاضی مکلف به صدور رأی بر اساس آن میباشد به عنوان مثال در شرب خمر که دونفر شاهد مرد برای اثبات آن کافی است اگر دو نفر شاهد مرد علیه کسی که شرب خمر کرده شهادت بدهند و دارای اوصاف و شرایط خاص مربوط به شاهد نیز باشند، جرم انتسابی یعنی شرب خمر احراز گردیده و قاضی مکلف به صدور حکم و اجرای حد خواهد بود. به لحاظ اهمیت شهادت از دیدگاه اسلام، قرآن کریم تأکید ویژهای در خصوص رجوع به تحمل شهادت و همچنین ادای شهادت نموده است مثلاً در آیه شریفه 282 سوره بقره میفرماید: «به شهادت بطلبید دو شاهد مرد را و نشاید شاهدان را چنانچه از آنان خواسته شود، از ادای شهادت امتناع کنند».
همچنین آیه شریفه بعدی این سوره میفرماید: «شهادت را کتمان ننمایید و کسی که کتمان شهادت نماید قلبش گناهکار است و خداوند بر آنچه میکنید داناست».(4) از آیات شریفه فوق به خوبی استنتاج میگردد که در اسلام شهادت از جایگاه والایی برخوردار است و آحاد مردم مکلف به تحمل شهادت و در صورت لزوم اداء شهادت جهت احقاق حق میباشند. شایان ذکر است که چنانچه صرفاً یک نفر در معرض تحمل شهادت باشد تحمل شهادت بر او واجب عینی است ولی اگر افراد متعددی در معرض تحمل شهادت باشند، بر هر یک از آنها تحمل شهادت واجب کفایی است و با تحمل شهادت از سوی تعدادی معین و لازم جهت اثبات موضوع شهادت، تکلیف فوقالذکر از دوش سایرین ساقط میگردد.
کیفیت وجوب در ادای شهادت نیز به ترتیب مذکور میباشد. البته وجوب تحمل شهادت و اداء آن تا جایی است که مستلزم مشقت و زحمت و به عبارت دیگر مستوجب اضرار شاهد نباشد، در غیر این صورت تکالیف مزبور ساقط میگردد. زیرا با توجه به قاعده معروف «لاضرر و لاضرار فیالاسلام»، هر گونه حکم ضرری از سوی شارع مقدس نفی و مردود شناخته شده است.
ب- واژگان مهم و مرتبط
1-جرح
تعریف جرح:
ماده 234 ق.آ.د.م از امکان جرح شاهد به اجمال سخن میگوید ، و آن را تعریف نمیکند ولی ، در قانون آیین دادرسی کیفری مبحثی به جرح و تعدیل شهود اختصاص یافته است که احکام آن در دادرسیهای مدنی نیز قابل اجرا به نظر میرسد ماده 168 ق.آ.د.ک در تعریف جرح شاهد میگوید : «جرح عبارتست از ادعای فقدان یکی از شرایطی که قانون برای شاهد مقرر کرده است و از ناحیه طرفین دعوا صورت میگیرد » بنابراین ، جرح شاهد به معنی ایراد به صلاحیت او برای شهادت است و از سوی طرفی عنوان میشود که گواهی به زیان او مورد استناد قرار گرفته است . منتها ، چون احتمال دارد هر یک از دو طرف به شاهدانی استناد کنند که طرف دیگر به جرح آنان بپردازد ، در پایان ماده 168 به اجمال گفته شده است که از ناحیه طرفین دعوا صورت میگیرد . تذکر بخش اخیر ماده 168 به این معنی نیست که جرح شاهد چهره خصوصی دارد و تنها با ایراد طرفی که شهادت به زیان او مورد استناد قرار گرفته است رسیدگی میشود شاهد غیر عادل یا ذی نفع در دعوا صلاحیت گواهی دادن را ندارد و دادگاه نیز از استماع چنین شهادتی ممنوع است . پس ، اگر در جریان رسیدگی دادگاه به این نتیجه رسید که شاهدی صلاحیت اداء گواهی را ندارد ، باید از شنیدن شهادت او خودداری کند و دیوان کشور نیز میتواند به این ایراد قانونی برسد ، هر چند که طرف دعوا به جرح گواه نپردازد .
ماده 169 ق.آ.د.ک . درباره موعد جرح شاهد ، میگوید : «جرح شاهد باید قبل از ادای شهادت به عمل آید مگر این که موجبات جرح پس از شهادت معلوم شود و در هر حال دادگاه موظف است به موضوع جرح رسیدگی و اتخاذ تصمیم نماید » بدین ترتیب ، رعایت موعد جرح (قبل از ادای شهادت ) در تکلیف دادگاه نسبت به رسیدگی به جرح اثر مهمی ندارد . زیرا ، اگر رسیدگی به جرح شاهد و تایید صلاحیت او از وظایف دادگاه باشد ، هر زمان که ایرادی اعلام شود ، باید به آن بپردازد و تصمیم بگیرد ماده 235 ق.آ.د.م نسبت به اثر رعایت موعد جرح و تکلیف دادگاه حکمی بدین شرح دارد :
هر یک از اصحاب دعوا میتوانند گواهان خود را با ذکر علت جرح نمایند چنانچه پس از صدور رای برای دادگاه معلوم شود که قبل از اداء گواهی جهات جرح وجود داشته ولی بر دادگاه مخفی مانده و رای صادره هم مستند به آن گواهی بوده ، مورد از موارد نقض میباشد و چنانچه جهات جرح بعد از صدور رای حادث شده باشد ، موثر در اعتبار رای دادگاه نخواهد بود .
در این حکم ، ایرادهایی به چشم میخورد که هر چند به موعد جرح ارتباط ندارد ، ناچار به گفتن آنها در این محل مناسب میشویم :
1-بخش نخست ماده، قطع نظر از اشکال ادبی جمع بستن فعل میتوانند ، دو توهم نابجا به وجود میآورد که باید از ذهن زدود :
نخست این که جرح باید با ذکر علت باشد ، در حالی که ماده 170 ق.آ.د.ک . صراحت دارد که ذکر اسباب جرح لازم نیست ، پس اگر ضرورت ذکر سبب جرح منتفی باشد ، یادآوری این امر بدیهی که میتواند با ذکر علت جرح کرد ، بیهوده به نظر میرسد توهم دیگر ، درباره امکان جرح گواه از سوی استناد کننده به آن است ، زیرا ظاهر از « گواهان خود » گواهانی است که هر طرف به دادگاه ارائه میکند ، در حالی که بیگمان این نتیجه نامعقول و خلاف اصول است و به احتمال فراوان مقصود نویسندگان ماده 234 نیست و شکل ناقص و مجمل بیان مقصود سبب این توهم شده است .
2-بخش اخیر ماده نیز از امور بدیهی است و چنین خلاصه میشود که صلاحیت اداء شهادت در زمان بیان گواهی شرط اعتبار آن است ، نتیجه ای که از اصول کلی حقوقی است و تصریح به آن بیهوده و زاید به نظر میآید .
در تبصره ماده 234 ق.آ.د.م. نیز میخوانیم :« در صورتی که طرف دعوا برای جرح گواه از دادگاه استمهال نماید ، دادگاه حداکثر به مدت یک هفته مهلت خواهد داد » این تبصره به توهم ساقط شدن اختیار جرح پس از موعد طبیعی آن میافزاید ولی ، با توضیحی که داده شد ، فایده آن را در تاخیر صدور حکم یا استماع شهادت میتواند محصور کرد دادگاه تا پایان مهلت از استماع گواهی یا صدور حکم خودداری میکند تا از تصمیم طرف دعوا آگاه شود .
روابط اجتماعی و تعاون و تعامل مردم با یکدیگر بر پایه اعتماد متقابل شکل میگیرد و استقرار مییابد در تمیز صلاحیت شاهد نیز باید از این اصل اخلاقی و اجتماعی پیروی کرد ، بنابراین ، نباید از شاهد دلیل منش عادلانه یا اعتقاد مذهبی یا طهارت مولد خواست 1. دلیل جرح بر عهده طرفی است که آن را عنوان میکند و دادگاه بایستی به گواهان دو طرف برای اثبات و رد جرح گوش فرا دهد ، به قرینهها و دادههای دیگر توجه کند و سرانجام نسبت به رد و قبول جرح تصمیم بگیرد ماده 171 ق.آ.د.ک در این باره میگوید
چنانچه دادگاه شهود معرفی شده را واجد شرایط قانونی تشخیص دهد ، شهادت آنان را میپذیرد ، در غیر این صورت ، رد میکند و اگر از وضعیت آنها اطلاع نداشته باشد، تا زمان احراز شرایط و کشف وضعیت که نباید بیش از ده روز طول بکشد ، رسیدگی را متوقف و پس از آن دادگاه حسب مورد اتخاذ تصمیم مینماید « با وجود این ، چون احتمال دارد مدعی در برابر ایراد جرح به شاهدانی استناد کند که تحقیق از آنان به درازا کشد، مدت ده روز را باید به تامل درباره قرائن و دلایل موجود اختصاص داد و زمان لازم برای رسیدگی به دلایل و تحقیق از شاهدان را در این موعد ، که ویژه توقیف دادرسی است ، نیاورد . ماده 172 ق.آ.د.ک . ناظر به همان احتمال و ضرورت رسیدگی به دلایل و دفاع استناد کننده است ، منتها ، چون در غالب موارد دفاع مدعی در برابر ایراد جرح به استناد شهادت است ، حکم به چنین تحقیقی بیشتر نظر دارد ، ولی از آن نباید چنین گرفت که ضرورت رسیدگی ویژه تحقیق از شاهد است ، چنان که ممکن است مدعی برای اثبات اهلیت شاهد یا طهارت مولد او به شناسنامهاش استناد کند .
متن ماده 172 بدین عبارت است : « در صورت رد شاهد از طرف دادگاه یا ایراد جرح توسط مدعی علیه ، مدعی میتواند برای اثبات صلاحیت شاهد اقامه دلیل نماید ، در این صورت دادگاه مکلف است به درخواست وی رسیدگی کند » .
چنان که ملاحظه میشود ، ماده 172 دو فرض را پیش بینی کرده است :
1-فرض رسیدگی به ایراد و پیش از تصمیم دادگاه به پذیرش یا رد شاهد که شرح آن گفته شد
2-فرضی که دادگاه تصمیم به رد شاهد میگیرد در این فرض ، اگر حکم ماده 172 نمیبود ، بر طبق اصول رسیدگی ، دادگاه نمیبایست از راه رفته دوباره باز گردد و به درستی تصمیم خود بپردازد ، چرا که درباره صلاحیت شاهد به قضاوتی قاطع پرداخته و از آن فارغ شده است ( قاعده فراغ دادرس ) و دادگاه تجدید نظر باید به آن رسیدگی کند ولی ، ماده 172 تصمیم دادگاه را در زمره قرارهای مقدماتی آورده و دستور رسیدگی به آن را داده است .
با وجود این دستور رسیدگی در صورتی قابل اعمال است که دادگاه رد شاهد را مقدمه صدور حکم خود نسبت به ماهیت دعوا یا قراری قابل تجدید نظرکرده باشد زیرا ، در این فرض ویژه ، رسیدگی به صلاحیت شاهد در واقع رسیدگی دوباره به دعوا و صحت حکم صادر شده است که اعتبار امر قضاوت شده آن را منع میکند و باید تابع قواعد رسیدگی تجدید نظر قرار یا حکم باشد ( مواد 330 به بعد ق.آ.د.ک )
اعتماد به اصل صلاحیت شاهد در فرضی است که پیشینه منع نزد حاکم ثابت نباشد ، و گرنه زوال مانع دلیل میخواهد : به عنوان مثال ، هر انسان بالغ و رشید در کودکی از این اوصاف بی بهره و در شمار محجوران است ، سپس زوال حجر ناشی از کودکی باید احراز شود و در این زمینه ، اگر اصلی قابل استناد باشد ، اصل بقاء حجر است همچنین است در مورد شهرت به فسق و فساد که تغییر موضع شاهد باید ثابت شود و هیچ اصلی به اثبات زوال این موانع و رفع شبهه از حاکم کمک نمیکند .
تعدیل شهادت بر عدالت کسی را گویند و شاهد را معدل (بکسر دال و تشدید آن ) نامند و گاه شاهد تعدیل و شاهد تزکیه هم میگویند 1
گواه مذكور را شاهد تعدیل و یا شاهد تزكیه میگویند. 2با ارتكاب كبیره یا اصرار بر صغیره مرتكب مجروح میگردد و جرح كننده باید كبائر را بشناسد و معنی اصرار بر صغیره را بداند، تا بتواند شهادت بر جرح بینۀ دعوی بدهد. همچنین باید شرایط تحقق گناه كبیره را بداند برای او معلوم شود كه مجروح، فعل منهی را با اجتماع شروط آن مرتكب شده است. هرزه گویی و عادت
به طعن مردم، جرح مؤثر در دادرسی نیست. در تعدیل بینه باید معنی عدالت را دانسته باشد، آنگاه با معاشرت مستمر خود با بینه دعوی، عدالت آنان را احراز كند، خواه احراز با واسطه باشد یا بی واسطه.
جرح شاهد باید قبل از ادای شهادت به عمل آید. مگر اینكه موجبات جرح بعدا و در جریان سیدگی آشکار شود. ممكن است هنگامی كه یك طرف اسامی شهود را میدهد طرف مقابل به تمام یا بعضی از آن افراد ایراد كند. مثلاً یكی را برادرزاده معرفی كنند.
اگر مدعی ایرادات شهود را قبول كند و افراد دیگری را به عنوان شاهد معرفی نماید، نیازی به رسیدگی به ایراد نیست.
ولی هرگاه معرفی كننده شهود ایراد طرف را نابجا و غیر وارد دانست و شهود هم حضور یافتند، دادگاه باید به جهات ردّ رسیدگی نماید و برای اثبات وارد بودن یا عدم ورود ایراد میتوان، از شهادت استفاده نمود. مثلاً دو نفر شاهد عادل، شهادت دهند كه شهود معرفی شده عادل هستند، و بر این امر عالماند و احراز كردهاند. در اینصورت دادگاه طبق شهادت آنها حكم به تعدیل شهود معرفی شده میكند. 3
3-رجوع از شهادت
ممکن است شاهد ، از شهادتی که داده ، رجوع نماید یا معلوم شود بر خلاف واقع شهادت داده است در این صورت به شهادت او ترتیب اثر داده نمیشود رجوع از شهادت ، نیاز به اثبات خلاف واقع بودن شهادت ندارد کافی است شاهد مدعی گردد به جهتی از جهات مثل تطمیع ، تهدید ، یا اشتباه و نظائر آن شهادت نادرست داده است در این صورت دادگاه به چنان شهادتی ترتیب اثر نمیدهد و اگر بر اساس آن شهادت حکم صادر شده باشد در مرحله تجدید نظر حکم فسخ میگردد ، ولی اگر حکم قطعی شده باشد به لحاظ خدشه دار بودن شهادت اعاده دادرسی قابل پذیرش نیست فقط زیان دیده میتواند خساراتی که از شهادت کذب دیده از باب تسبیب مطالبه نماید . 1
ماده 1319 ق.م مقرر میدارد : « در صورتی که شاهد از شهادت خود رجوع کند یا معلوم شود بر خلاف واقع شهادت داده است به شهادت او ترتیب اثر داده نمیشود »
از ظاهر ماده چنین استنباط میشود که رجوع از شهادت نیاز به اثبات خلاف واقع بودن شهادت و ذکر موجبات آن مانند اجبار ، اکره ، اشتباه ، تهدید و ... ندارد . کافی است اعلام دارد که گواهی او دروغ یا بر خلاف واقع بوده است به نظر میرسد برای رجوع از شهادت چند حالت متصور است :
1-قبل از صدور حکم ، شاهد با یکی از شهود رجوع کند . در این حالت دادرس به آن ترتیب اثر میدهد
2-بعد از صدور حکم غیر قطعی رجوع کند در این حالت با درخواست تجدید نظر خواهی به موضوع رسیدگی و حکم مقتضی صادر میشود
3-بعد از صدور حکم قطعی رجوع کند و مستند حکم هم شهادت باشد اگر موضوع حکم حقوق الله باشد چون مبتنی بر مسامحه و تخفیف است . چه قبل از صدور حکم و چه بعد از آن و قبل از اجرای حکم ، رای نقض میگردد در حقوق الناس صرف رجوع خللی به حکم وارد نمیسازد . مگر اینکه ثابت شود ، شهادت شاهد مبتنی بر اجبار و اکراه و اشتباه (زور و بناحق ) بوده است و یا اینکه بر دادگاه معلوم شود قبل از ادای گواهی ، جهات جرح و جود داشته است ، ولی مخفی مانده و رای صادره هم مستند به گواهی بوده است در این جا رای صادره نقض میگردد ولی اگر جهات جرح بعد از رای حادص شده باشد موثر نخواهد بود
4-بعد از اجرای حکم رجوع کند در این حالت اگر حکم به نحوی بوده است که اجرای آن مستمر و در طول زمان است و مستند حکم نیز گواهی بوده است ، با رجوع و درخواست توقف و نقض حکم دادگاه بررسی و اجرای حکم را متوقف نماید و پس از رسیدگی حکم به اعاده وضع و در صورت عدم امکان اعاده وضع ، اعاده حیثیت میشود . میتوان با استفاده از بند 6و7 ماده 426 ق.آ. د. م و بند 4 ماده 272 ق.آ.د.ک حسب مورد درخواست اعاده دادرسی نمود . 1
-اگر قبل از حکم و بعد از اقامه بینه هر دو شاهد و یا یکی از آن دو از شهادتیکه دادهاند برگردند ، با آن شهادت حکم نمیشود و وقتی حکم نشد شاهد هم چیزی را غرامت نمیکشد ، و اگر اعتراف کنند به اینکه عمدا به دروغ شهادت دادهاند فاسق میشوند ، و اگر چنین اعترافی نکنند فاسق نمیشوند ، و اگر در همین صورت که فاسق نشدهاند از برگشت خود برگردند آیا شهادت بار دومشان قبول میشود یا نه ؟ محل اشکال است ، بنابراین اگر شهادتی که دادهاند درباره زنا بوده ، اگر اعتراف کنند که عمدا چنین نسبتی به آن شخص دادهاند حد قذف میخورند ، و اما اگر بگویند ما توهم کردیم که دارد زنا میکند بنابر اقوی حد نمیخورند .
-اگر شهود بعد از آنکه حاکم حکم کرد و مال را به مدعی داد و بعدا هم تلف شد از شهادت خود برگردند و یا یکی از آن دو برگردد ، حکم نقض نمیشود ولی باید غرامت را به صاحب واقعی مال بدهند ، و اگر بعد از صدور حکم و قبل از تحویل دادن به مدعی برگردند ، اگر مورد شهادتشان از حدود خدای تعالی باشد حاکم حکم خود را نقض میکند ، همچنین درجایی که مشترک بین خدا و خلق باشد نظیر قذف و سرقت ، اشبه آنست که تنها نسبت به حد الهی نقض میشود و نسبت به سایر اثار مانند حرمت مادر و خواهر و دختر کسی که وطی شده ، و حرمت خوردن گوشت حیوانیکه وطی شده ، و نیز مانند تقسیم شدن مال شخصی که محکوم به ارتداد شده ، و عده نگه داشتن همسرش بنابر اشبه ، و در غیر حقوقی که ذکر شد ، بنابر اقوی حکم نقض نمیشود ، و اگر برگشتن شهود در مراقعه ، مربوط به حق الناس بعد از استیفاء باشد بنابر اقوی حکم نقض نمیشود هر چند که عین مال باقی باشد .
-اگر حادثه مورد شهادت قتل یا رجم موجب قصاص باشد ، و بعد از حکم یا حاکم قصاص انجام شود، آن وقت شهود از شهادتی که داده بودند برگردند و بگویند ما عمدا شهادت با ناحق دادیم خود آنان قصاص میشوند ، و اگر بگویند ما اشتباه کردیم باید از اموال خودشان ( نه اموال عاقله ) دیه را بپردازند ، و اگر بعضی بگویند ما عمدا شهادت به ناحق دادیم و بعضی دیگر بگویند اشتباه کردیم که آن اقرار به تعمد کرده قصاص میشود و آنکه اشتباه کرده به مقداری که از خون بها سهم وی میشود باید بپردازد ، و ولی دم میتواند هم شهودیکه اقرار به تعمد کردهاند به قتل رسانیده مازاد دیه چند نفر از دیه یک نفر را به صاحبانش بپردازد ، و هم میتواند بعضی را بکشد و بقیه به مقدار جنایتشان خون بها را به اولیاء قصاص شده بپردازند .
-اگر مورد شهادت جرمی بود که مرتکب آن یا باید سنگ سارشود و یا به قتل برسد در صورتیکه حکم حاکم اجراء شود و سپس یکی از شهود بعد از سنگ سار مثلا بگوید من عمدا دروغ گفتیم و سایر شهود هم او را تصدیق نموده و بگویند ما نیز عمدا دروغ گفتیم ولی دم میتواند بعد از آنکه مازاد دیه قصاص شوندگان از دیه سنگ سار شده را به ورثه آنان پرداخت نموده آنان را قصاص کند ، همچنانکه ممکن است یکی از شهود را قصاص میکند و بر بقیه است که به مقدار سهم خود دیه را به ورثه قصاص شده بدهند ، البته بعد از کم کردن سهم قصاص شده ، و همچنین ولی دم میتواند بیشتر از یک نفر را قصاص کند و مازاد خون بهای هر یک را به ولی او بپردازد . و ما اگر بقیه شهود او را ( که گفت من عمدا به دروغ شهادت دادم ) تصدیق نکردند ، اقرار آن یک نفر تنها علیه خود او نافذ است که در نتیجه آن سه نفر چیزی بدهکار نمیشوند ، و این یک نفر اگر قصاص نشود یک چهارم دیه سنگ سار شده را به ولی دم او میپردازد ، و اگر قصاص شود ولی دهم هفت و صد و پنجاه دینار به ورثه او میدهد .
-اگر ثابت شود که شهود شهادتشان دروغ و بر خلاف واقع بوده حکم حاکم نقض میشود و اگر حکم اجراء شده مال از کسی که بدستش رسیده پس گرفته میشود و اگر ممکن نشد شهود ضامن آن مال هستند ( که باید به صاحبش برسانند ) و اگر مورد شهادت قتل کسی به وسیله مدعی علیه باشد قصاص بر شهود ثابت میشود ( که ورثه مدعی علیه میتوانند شهود را قصاص کنند ) و حکمشان حکم شهودی است که خودشان خود را تکذیب نموده اقرار کنند بر اینکه عمدا به ناحق شهادت دادهاند و اگر ولی دم که خودش مدعی است تزویر کرد و از حاکم حکم قصاص گرفته و قصاص کرده باشد ، وقتی تزویرش ثابت شد خود او قصاص میشود نه شهودیکه برای او شهادت دادند هر چند که شهود هم اقرار به تزیور کنند ، احتمال هم هست که در این صورت همگی یعنی هم مدعی که ریشه فتنه بوده و هم شهود قصاص شوند ، لکن احتمال اول اشبه است .
-اگر دو نفر شهادت دهند علیه شخصی که سرقت کرده و به حکم حاکم دست او را قطع کرده باشند سپس ثابت شود که آن دو نفر تزویر کردهاند ، آن شخص حق دارد از آن دو شاهد قصاص کند ، و اگر خواست دست هر دو را قطع کند نصف دیه را به آنها میپردازد ، و اگر خواست از یکی قصاص کند یک چهارم دیه را شاهد دیگر به شخص قصاص شده میپردازد ، و اگر برگردند و خود اعتراف کنند که ما تزویر کردهایم حکم مسئله قبلی را دارد که تزویر آن دو به غیر اقرار ثابت شده بود و اگر بگویند ما اشتباه کردیم و سارق این شخص نبوده بلکه فلانی بوده است غرامت دیه دست قطع شده را نصف به نصف میپردازند و شهادتشان علیه شخص دوم پذیرفته نمیشود .
-اگر شهادت دهند به وقوع طلاق و بعد از حکم حاکم برگردند (بگویند ما اشتباه و یا تزویر کردیم ) حکم حاکم نقض نمیشود( در نتیجه اگر زن شوهر جدیدی کرده باشد عقدش باطل نمیشود ) چیزی که هست اگر برگشت شهود بعد از دخول شوهر جدید باشد چیزی بعهده شهود نیست ، اما اگر قبل از دخول باشد نصف مهریه معین شده را ضامن هستند ، لکن در این حکم تردید هست .
-واجب است اینکه شهود زور (یعنی کسانی که به دروغ شهادت دادهاند ) در شهر یا قبیله معرفی شوند تا از قبول شهادت آنان اجتناب شود ، و امثال آنان گرد چنین دروغهایی نگردند ، و حاکم علاوه بر این معرفی ، آنان را به هر مقدار که صلاحب داند تعزیر هم میکند و دیگر شهادتشان را قبول نمیکند مگر آنکه توبه کنند و نشانههای عدالت از آنان ظاهر شود این حکم درباره شاهدی که اشتباه کرده ، و یا شهادتش به خاطر معارضه با شاهدهای دیگر مردود شده و یا فسقشان به طریقی دیگر غیر دروغ ظاهر شده باشد جاری نیست1
الف – مبانی شرعی
1-آیات :
آیاتی که بدان ها بر حجیت خبر واحد استدلال شده عبارتند از :
اول . آیه بناء :« ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهاله فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین »[2] اگر فاسقی برای شما خبری آورد بررسی کنید تا مبادا با قومی به جهالت و نادانی برخورد کنید و بر کرده خود پیشمان شوید .
دوم : آیه نفر :«فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذر و اقومهم اذا رجعو الیهم لعلهم یحذرون »1 چرا از هر گروه ایشان دسته ای کوچ نمیکنند تا در دین تفقه نمایند و قوم خود را در هنگام بازگشت اندرز دهند شاید ایشان بترسند .
سوم : ایه کتمان : « ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنوان2 » کسانی که بینات و هدایت را پس از آنکه برای مردم در کتاب روشن نمودیم کتمان مینمایند خداوند و لعن کنندگان آنان را لعن میکنند .
چهارم : آیه ذکر :«فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون »[3] از اهل علم و اطلاع بپرسید اگر نمیدانید
پنجم : آیه اذن : و من منهم الذین یوذون النبی و یقولون هو اذن قل اذن خیرلکم یومن بالله و یومن للمومنین [4]. از ایشان کسانی هستند که رسول خدا صلوات الله علیه را آزاد میدهند و میگویند او گوش (سخن شنو ) است بگو برای شما گوش خوبی است به خداوند ایمان میآورد و برای مومنین امن (تصدیق ) میآورد .
آیات ذیل نمونههایی در این باره است : « و استشهدوا شهیدین من رجالکم فان لکم یکونا رجلین فرجل و امراتان »(بقره /282 ) و
« و اشهدوا اذا تبایعتم »(بقره /282 ) ؛ و لاتکتموا الشهاده و من یکت
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه دوست داشتی ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
مجموعه 2 عددی طرح معرق خانه شامل 2 طرح معرق خانه: 1.طرح معرق خانه ویلا سلطنتی 2.طرح معرق خانه گوتیک دارای راهنمای اسمبل قطعات ابتدا نقشه ها را چاپ کرده و سپس به روی تخته انتقال داده و برش زده و با توجه به شماره گذاری قطعات و همچنین شکل کامل شده آن ، آنها را به هم ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
عنوان مبحث: سوالات نهاد مبحث دانش خانواده و جمعیت (بخش اول) همراه با پاسخ شامل: 9 جلسه تعداد صفحات: 11 سوالات و جواب ها بصورت تایپ شده با فونت استاندارد می باشد که قابلیت سرچ در زمان آزمون را دارد سوالات ترم جدید همراه با پاسخ برای نمره 19 به بالا فرمت: pdf ... ...
پاورپوینت اسکیزوفرنی ...
کتاب صوتی کتاب_واپسین_گفتار ( یا عالم اوراسینا) ازاسپالدینگ_نویسنده_کتاب_معبدسکوت ... ...
عنوان مبحث: سوالات نهاد مبحث اسلام، مردم و ولایت از دیدگاه امام خمینی همراه با پاسخ شامل: 3 جلسه تعداد صفحات: 3 سوالات و جواب ها بصورت تایپ شده با فونت استاندارد می باشد که قابلیت سرچ در زمان آزمون را دارد سوالات ترم جدید همراه با پاسخ برای نمره 20 فرمت: ... ...
عنوان پاورپوینت: دانلود پاورپوینت اثرات روانی خنده درمانی فرمت: پاورپوینت قابل ویرایشتعداد اسلاید: 20پاورپوینت آماده ارائهفهرست مطالب:مقدمهخنده درمانی چیستاهمیت لبخندآثار مثبت خندیدنفواید جسمانی خنده و... ... ...
پاورپوینت کامل فصل سوم ریاضی چهارم ضرب و تقسیم(همراه با حل تمارین) این محصول قابل ویرایش با فرمت pptx در 68 اسلاید آماده و قابل ارایه می باشد. در صورت شخصی سازی میتونین به واتس آپ شماره ای که زیر درج شده پیام بدین واستون اوکی میکنیم مزایای استفاده از ... ...
سکس آنان كه با سكس مخالف هستند زودتر به انزال میرسند، زیرا ذهن منقبض آنان عجله دارد تا از شر آن خلاص شود. پژوهشهای معاصر چیزهای بسیار تعجبآوری را میگویند، حقایق شگفتآور. برای نخستین بار، مسترز و جانسون Masters and Johnson در مورد آمیزش عمیق جنسی مطالعه علمی انجام ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود آزمون هوش وکسلر کودکان| راهنمای اجرا، نمره گذاری و تفسیر و نکات + نمونه جرا شده و فرم های پرسشنامه مجموعه فایل pdf-word-ppt مجموعه فایلهای کاربردی در زمینه آزمون هوش وکسلر کودکان برای شما کاربر گرامی گردآوری شده است. این مجموعه شامل 14 فایل مختلف با فرمت های ppt , ... ...
تعداد صفحات: 11 نوع فایل: WORD + فایل هدیه: نمونه مصاحبه تشخیصی افسردگی و اعتیاد (8صفحه) فهرست مطالب: شرح حال (مشخصات، علت ارجاع، شکایت عمده، مشکلات موجود و ...) معاینه وضعیت روانی تشخیص مصاحبه بخشی از متن فایل: م: خوابت چطوره؟ ب: زیاد خوب نیست، اگار ... ...
عنوان پاورپوینت: دانلود پاورپوینت کیست هموراژیک تخمدان و درمان آن فرمت: پاورپوینت قابل ویرایشتعداد اسلاید: 27پاورپوینت آماده ارائهفهرست مطالب:مقدمهکیست تخمدان هموراژیک چیستانواع کیست هموراژیککیستهای فولیکولارکیستهای لوتئالعلائم کیست هموراژیک علت کیست هموراژیک عوارض کیست ... ...
دانلود پاورپوینت در مورد [سلول های بنیادی] - شامل 4 فایل مختلف - قابل ویرایش و ارائه - ppt شامل 4 فایل پاورپوینت سلول های بنیادین به زبان ساده: 1. 33 اسلاید: تاریخچه سلول های بنیادی / تعریف سلول های بنیادی / ویژگی های سلول های بنیادی / گونه های سلول بنیادی / انواع سلول ... ...
عنوان پاورپوینت درسی: دانلود پاورپوینت بازسازی ویرانه ها درس 22 مطالعات اجتماعی پایه پنجم فرمت: پاورپوینت ppt تعداد اسلاید: 19 پاورپوینت قابل ویرایش با محیط حرفه ای منطبق با آخرین تغییرات مطالب و رئوس کتاب درسیبکارگریی افکت ها، تصاویر و اشکال متحرک بسیار ... ...
این فایل پاسخ تمامی سوالات مبحث ازدواج آری یا خیر؟ (آنچه قبل از ازدواج باید بدانیم - بخش دوم) می باشد. تعداد جلسات : 4 فایل منطبق با اخرین تغییرات سوالات می باشد و با استفاده از آن نمره 20 را در همه جلسات این آزمون کسب خواهید کرد . ...
دانلود مجموعه 4 عددی طرح جنگنده شامل 4 طرح معرق جنگنده : 1. طرح معرق جنگنده تایفون 2.طرح معرق جنگنده چند منظوره 3.طرح معرق جنگنده حامل 4.طرح معرق جنگنده هریر دارای راهنمای اسمبل قطعات ابتدا نقشه ها را چاپ کرده و سپس به روی تخته انتقال داده و برش زده و با توجه به ... ...
قالب آماده رنگی پلاک خودرو word مناسب برای چاپ روی برگه A3 ... ...
دانلود نظریه زبانها و اتوماتا و حل المسائل | ویرایش پنجم (انگلیسی) + جزوات فارسی مختلف و نمونه سوال با جواب (پیام نور) فایل فشرده دانلودی شامل 3 بخش است: 1. متن کتاب و حل المسائل نظریه زبانها و اتوماتا (ماشینها) - پیتر لینز به زبان اصلی کتاب انگلیسی: 427 صفحه حل المسائل ... ...
برازیلیا پایتخت کشور برزیل است. ساخت این شهر به این علت بود که میخواستند محل پایتخت برزیل که پیش از آن شهر ریو دوژانیرو بود را تغییر داده و بیشتر به مرکز و غرب کشور بیاورند تا پیشرفت را به مناطق داخلیتر برزیل توسعه دهد. برای این تغییر پایتخت نیروی کاری عظیمی از سراسر ... ...
دانلود حل المسائل کتاب انتقال حرارت هدایتی دیوید هان و نجاتی اوزیشیک David Hahn تعداد صفحات : 574 فرمت: PDF + دستنویس زبان: لاتین ویرایش: سوم عنوان لاتین: Heat Conduction نویسندگان: دیوید هان و نجاتی اوزیشیک David Hahn - Necati Ozisik این حل المسائل، کل فصل های ... ...
این مجموعه که شامل آزمون پایانی مراقبین سلامت در پایگاههای خدمات جامع سلامت شهری می باشد مجموعه ای مناسب جهت آزمون های استخدامی مراقبین سلامت،بهورزی،مراقبین سلامت آموزش و پرورش و همچنین رشته های بهداشتی شرکت کننده در آزمون های استخدامی می باشد که حتما باید علاوه بر این ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: ppt and pptx قابل ویرایش 12 اسلاید قسمتی از متن پاورپوینت: بخش 18 تعیین نوع کسب و کار کسب و کاربه تمامی فعالیت های تولیدی، خدماتی، خرید و فروش کالا ها با هدف سودآوری، کسب و کار گویند. فروش و انتقال کالا ها و ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: pptx قابل ویرایش تعداد اسلایدها: 43 اسلاید تصویری از پاورپوینت: این پاورپوینت آموزشی، جذاب، قابل ویرایش، کاملا منطبق با کتب درسی و با تعداد اسلاید ذکر شده تهیه و تنظیم شده است. با بکارگیری نمودار ها ، تصاویر جالب و جذاب و دسته ... ...
طرح معرق کشتی هانسیاتیک دارای راهنمای اسمبل قطعات ابتدا نقشه ها را چاپ کرده و سپس به روی تخته انتقال داده و برش زده و با توجه به شماره گذاری قطعات و همچنین شکل کامل شده آن ، آنها را به هم وصل کنید. در دو فرمت : jpg و PDF تعداد صفحه :4 عدد ... ...
حل المسائل کتاب معادلات دیفرانسیل و مسائل مقدار مرزی دیپریما و بویس ویرایش نهم William Boyce تعداد صفحات: 752 فرمت: PDF زبان: لاتین ویرایش: نهم عنوان لاتین: Elementary Differential Equations and Boundary Value نویسندگان: ریچارد دیپریما و ویلیام بویس William Boyce, ... ...